نکات آموزنده زندگی کردن

این وبلاگ صرفابرای بهتر زندگی کردن است و نکات کلیدی آموزنده در این وبلاگ وجود دارد.

نکات آموزنده زندگی کردن

این وبلاگ صرفابرای بهتر زندگی کردن است و نکات کلیدی آموزنده در این وبلاگ وجود دارد.

آخرین مطالب

۲۰ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

انسانهای بزرگ قیـافه ای بزرگ ندارند
انسانهای بزرگ روحـی بزرگ دارند

بـزرگ باشیــــد…

مطالب جالب کوتاه و آموزنده ( حتما بخوانید )

  • محمدوحید اسکندری

با سه E زندگی کنید؛ Energy (انرژی)، Enthusiasm (شوق)، Empathy (فهم و همدلی با دیگران)، و همینطور با سه F یعنی Faith (ایمان)، Family (خانواده) و Friends (دوستان).

  • محمدوحید اسکندری
 

می گویند ابلیس، زمانی نزد فرعون آمد در حالیکه فرعون خوشه ای انگور در دست داشت و می خورد، ابلیس به او گفت: آیا هیچکس می تواند این خوشه انگور را به مروارید خوش آب و رنگ مبدل سازد؟
فرعون گفت: نه.
ابلیس با
شیوه مخصوص خودش (
جادوگری و سحر) آن خوشه انگور را به دانه های مروارید تبدیل کرد.
پس فرعون تعجب کرد و گفت: آفرین بر تو که استاد و ماهری.
ابلیس سیلی ای بر گردن او زد و گفت: مرا با این استادی به بندگی قبول نکردند، تو با این حماقت چگونه دعوی خدایی می کنی؟

  • محمدوحید اسکندری

روزی مردی خواب عجیبی دید او دید که پیش فرشته هاست و به کارهای آن ها نگاه می کند. هنگام ورود، دسته بزرگی از فرشتگان را دید که سخت مشغول کارند و تند تند نامه هایی را که توسط پیک ها از زمین می رسند، باز می کنند و آن ها را داخل جعبه می گذارند. مرد از فرشته ای پرسید، شما چه کار می کنید؟ فرشته در حالی که داشت نامه ای را باز می کرد، گفت: این جا بخش دریافت است و دعاها و تقاضاهای مردم از خداوند را تحویل می گیریم. مرد کمی جلوتر رفت، باز تعدادی از فرشتگان را دید که کاغذهایی را داخل پاکت می گذارند و آن ها را توسط پیک ها یی به زمین می فرستند. مرد پرسید شماها چکار می کنید؟ یکی از فرشتگان با عجله گفت: این جا بخش ارسال است، ما الطاف و رحمت های خداوندی را برای بندگان می فرستیم. مرد کمی جلوتر رفت و دید یک فرشته بیکار نشسته است. مرد با تعجب از فرشته پرسید: شما چرا بیکارید؟ فرشته جواب داد: این جا بخش تصدیق جواب است. مردمی که دعاهایشان مستجاب شده، باید جواب بفرستند ولی عده بسیار کمی جواب می دهند. مرد از فرشته پرسید: مردم چگونه می توانند جواب بفرستند؟ فرشته پاسخ داد: بسیار ساده، فقط کافی است بگویند: خدایا شکر!

  • محمدوحید اسکندری

میلتون اریکسون و قصه درمانی

میلتون اریکسون

(( در ژوییه 1919 دبیرستان را تمام کردم. در ماه اوت شنیدم که در اتاق مجاور سه پزشک با مادرم حرف می زدند : « این پسر تا صبح فردا می میرد ».

به شدت ناراحت و عصبی شدم . چطور دلشان می آید به مادری بگویند که پسرش تا صبح فردا می میرد ؟ بی عدالتی است . حتک حرمت است.

کمی دیرتر مادرم به اتاق من آمد. چهره ملایمی داشت . وقتی به او گفتم صندوق بزرگ موجود در اتاق مرا جابجا کند ، گمان می کرد که هذیان می گویم . می خواستم صندوق در زاویه متفاوتی کنار تخت من قرار بگیرد . مادرم صندوق را کنار تخت من گذاشت ، اما مرتب به او می گفتم که آن را جابجا کند . آنقدر اینکار را کرد تا من راضی شدم . صندوق جلو دید مرا گرفته بود . نمی توانستم از پنجره بیرون را تماشا کنم . گفتم لعنت بر من اگر تا قبل از دیدن غروب فردا بمیرم . اما تنها نیمی از آن را دیدم . بعد از آن سه روز بیهوش شدم . ))

 

این داستان مربوط به 17 سالگی دکتر میلتون اریکسون ( بزرگترین هیپنوتیزم درمانگر تاریخ ) می شود که در آن سالها مبتلا به فلج اطفال شده بود و در حالی که در یک قدمی مرگ قرار گرفته بود با امیدی وصف ناپذیر ، همانگونه که خواندید خود را از مرگ نجات می دهد و با استفاده از نیروی ذهن قادر می شود که خود را از کمند معلولیت رها کند و این مرد شریف نهایتا 79 سال عمر می کند .

هنگامی که یک بیمار روحی و روانی پیش او می آمد، در اکثر مواقع ابتدا بیمار را در خلسه ای سبک ( همان آرامش و ریلکس معمولی ) فرو می برد و بعد یک قصه برای بیمار تعریف می کرد و بعد از قصه بیمار را مرخص می کرد و بیمار هنگامی که از در خارج می شد در بهت و حیرت زیر لب غرغر می کرد که : « مردک لعنتی ! فقط یه قصه ؟! همین ؟! این دیگر چجور کلاهبرداری است ؟ حیف پولی که برای ویزیت داده ام . لعنت به من که به همین سادگی فریب این شیاد لعنتی را خوردم ... »  اما همان بیمار بعد از چند روز حضورا و یا طی نامه ای در کمال سپاسگزاری و شگفتی به اریکسون اظهار می داشت : « آقای اریکسون انگار که معجزه ای روی داده است . از آن روز که از نزد شما آمده ام اتفاقات شگرفی برای من رخ داده است . نمی دانم چگونه ولی روش شما کاملا جواب داده است آقای اریکسون واقعا متشکرم احساس خیلی خوبی دارم ... »

داستانهای میلتون اریکسون گاه پر مفهوم و گاه ساده و گاه نیز به عمد گیج کننده ، نامفهوم و بی سر و ته بود و گاهی نیز هرگز پایانی نداشتند . هدف اریکسون از داستان گویی ، کار کردن بر روی ذهن ناخودآگاه بیمار بود . او پیامها و اهداف خود را در قالب یک داستان به بیمار تلقین می کرد و  برای اینکه ذهن هشیار بیمار را دور بزند و از دخالت و مقاومت آن در برابر تلقین جلوگیری کند ، گاه به عمد روش بی سر و ته گویی و یا گیج کنندگی و یا استعاره گویی را در پیش می گرفت تا به این ترتیب ذهن هشیار را موقتا گمراه کند و بتواند مستقیما با ذهن ناخوداگاه بیمار در ارتباط قرار گیرد (به قول ریچارد بندلر یکی از بنیانگذاران NLP تا گیج نشوید قادر به یادگیری نخواهید بود).

اکنون چند نمونه از داستانهای دکتر اریکسون را برای شما می نویسم و برای اختصار تنها داستانهای بسیار کوتاه را انتخاب کرده ام :

« دخترم از مدرسه آمد و گفت : بابا همه بچه های مدرسه ناخن می جوند . من هم می خواهم مثل بقیه بشوم .

گفتم : بله تو هم می خواهی مثل بقیه باشی . برای دخترها مثل بقیه بودن مهم است . تو از آنها خیلی عقب هستی . آنها خیلی تمرین کرده اند ، برای رسیدن به آنها باید همه روزه تمرین کنی . اگر روزی سه بار و هر بار پانزده دقیقه در ساعات معین ناخن بجوی به آنها می رسی . برای اینکار ساعتی به تو می دهم که بتوانی وقت را دقیقا رعایت کنی .

ابتدا برایش جالب بود اما پس از مدتی از خیر اینکار گذشت . پیش من آمد و گفت : بابا می خواهم مد جدیدی در مدرسه درست کنم . ناخن های بلند بهتر هستند . »

« در روستای لاول ویسکانسین در 12 نوامبر قبل از ساعت چهار بعد از ظهر برای نخستین بار برف بارید . پسری که روی سومین صندلی در ردیف سوم کنار پنجره نشسته بود نمی دانست که تا کی این حادثه را در خاطر نگه خواهد داشت . نمی دانستم که ... دقیقا می دانستم ... 12 نوامبر 1912 بود . برف سبکی باریده بود . »

« خیلی ها نگران بودند که چرا در سن چهار سالگی هنوز حرف نمی زنم . خواهرم که دو سال از من کوچکتر بود حرف می زد . هنوز هم حرف می زند اما مطلبی را بروز نداده است . خیلی ها ناراحت بودند که من چهار ساله شده ام و هنوز حرف نمی زنم .

اما مادرم خیلی راحت می گفت : وقتی زمانش برسد حرف می زند . »

«یکی از روزها گاوچرانی سوار بر اسب به کوهی رسید. کوه به اندازه ای بلند بود که با یک نگاه نمی توانست همه آن را ببیند . باید دوباره نگاه می کرد . تا جایی که توانست به بالا نگاه کرد و بعد از نقطه ای که چشمش تا آنجا را دیده بود به بالاتر نگاه کرد . »

« بومیان تاراهومارا در جنوب غربی چی هوا هوا می توانند بدون اینکه فشار خونشان افزایش یابد و یا نبضشان تندتر بزند یکصد مایل بدوند . در المپیک 1928 آمستردام چند تن از این بومیان در مسابقه دو ماراتن شرکت کردند اما هیچکدام برنده نشدند . آنها فکر می کردند 25 مایل اول برای گرم کردن بدن است. کسی به آنها نگفته بود که مسابقه دو ماراتن تنها 25 مایل است. »

میلتون اریکسون تنها داستان خود را تعریف می کند و بر عهده ذهن ناخودآگاه فرد می گذارد که راز و پیام این داستانها را کشف کند . پیام این داستانها بعضی ساده و بعضی پیچیده و بعضی نیز به عمد گنگ است  و این وظیفه ضمیر ناخوداگاه است که پیام داستان را به تدریج جذب کند . اینگونه ضمیر هشیار نیز خلع سلاح می شود چرا که چیزی به او تحمیل نشده است که بخواهد در برابر آن از خود مقاومت نشان بدهد .

 

برگرفته از کتاب " قصه درمانی " گردآوری توسط سیدنی روزن با ترجمه مهدی قراچه داغی

  • محمدوحید اسکندری

از "داستان درمانی" چه می‎دانید؟

داستان درمانی یک واژه قدیمی است و مفهوم اساسی آن بازپروری از راه خواندن است.

فکر کتاب درمانی از آنجا برمیخیزد که انسان به تعیین هویت با دیگران از راه ادبیات و هنر علاقهمند است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه لرستان، در روش درمان با کتاب، مطالب خواندنی که در اختیار خواننده قرار میگیرد و تأثیر درمانی و شفابخشی دارد.

یک دکترای ادبیات درباره رمانخوانی و تأثیر آن بر روی افراد افزود: رمان یک واقعیت جعل است و همین موضوع به خواننده این امکان را میدهد که بدون صرف عمر برخی از واقعیات را تجربه کند.

بهمن کرمالهی بیان کرد: هر شخصی با خواندن داستان تجربهای شبیه تجربه واقعی را درک کرده به این معنا که رمان انسان را در متن واقعیات قرار میدهد.

وی ادامه داد: رمان و داستان به انسان احساساتی میدهد که شخص بدون ورود به حقیقت و یا حضور در متن داستان آن را درک و تجربه کند.

این دکترای ادبیات اضافه کرد: اگر رمانی دارای نزدیکی قوی با واقعیت باشد، تجربیات ارزشمندی بدون حضور مخاطب به وی ارمغان خواهد داد.

وی با اشاره به گفتههای ارسطو در رابطه با تأثیر تراژدی و حماسه بر روی ذهن مخاطب، افزود: به طور مثال در یک تراژدی فرصتی برای خواننده پیش میآید که خود را جای قهرمان داستان دانسته و احساس کند که همین اتفاق برای خودش در حال رخ دادن است.

کرمالهی تصریح کرد: به همین خاطر "داستانخوانی" سبب میشود که شخص اشتباهات قهرمان تراژدی و یا رمان را در زندگی واقعی خود تکرار کند و از همین منظر است که داستان بر افراد تأثیرگذار است.

این عضو هیئت علمی یادآور شد: رمان به مخاطب و خواننده ابن امکان را میدهد که از تجربه واقعی اتفاقات درون داستان بینیاز باشد و ازطریق همین مهم احساسی پیش میآید که انگار شخص خواننده فرصتی دوباره برای جبران بدون صرف عمر دارد.

وی با اشاره به اینکه رمان میتواند جایگزین بسیار مناسبی برای برخی از سرگرمیهای خطرناک جوانان در دنیای امروزی باشد، گفت: یکی از ضروریات آثار هنری جذابیت است؛ اثر هنری علاوه بر سرگرمی، پیامهای اخلاقی و انسانی نیز به دنبال دارد.

  • محمدوحید اسکندری

روان شناسی چیست؟

روان‌شناسی، علم مطالعهٔ رفتار و فرایندهای ذهنِ موجود زنده ـ بخصوص انسان ـ بر اساس روش علمی است. همچنین یکی از علوم کاربردی و شاخه‌های تحصیلی است که یافتن ارتباط ذهن و روان آدمی، با مفاهیمی نظیر رشد، سلامت، رفتارهای اجتماعی، شناخت و … را در بر می‌گیرد.

علم روان‌شناسی مفاهیمی همچون ادراک، شناخت، تمرکز، توجه، احساسات، پدیده شناسی، انگیزه، کارکرد ذهن، شخصیت، رفتار، روابط بین فردی، خانواده و دیگر زمینه‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهد. روان‌شناسان زمینه‌های مختلف، روش‌های علمی و تجربی را برای استنباط رابطه علت و معلولی و یا هر نوع رابطه همبستگی میان پدیده‌های گوناگون روان‌شناسی بکار می‌گیرند. روان‌شناسی علمی فراشاخهای است؛ غیر قابلِ مشاهده بودنِ موضوع این علم ـ یعنی ذهن و روان ـ و انتزاعی بودن مفاهیم آن، دلیل شباهت این علم به علوم انسانی است؛ اما از سوی دیگر مطالعه به «روش علمی»، و تجربی بودنِ بخشی از مراحل آزمایش، روان‌شناسی را به دایرهٔ علوم تجربی می‌کشاند؛ همچنین عقیده و دیدگاه روان‌شناس نسبت به انسان، در فرایند تحقیق بسیار مأثر است، لذا از این جنبه نیز، روان‌شناسی ی به دنیای فلسفه مرتبط می‌شود. به این ترتیب شاید بتوان روان‌شناسی را حقیقتاً آمیزه‌ای منحصربه‌فرد از علوم گوناگونی نظیر زیست‌شناسی، انسان‌شناسی، زبان‌شناسی، جامعه‌شناسی، فلسفه و … دانست.

آغاز روان‌شناسی به شکل علمی و آکادمیک، به اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم بازمی‌گردد؛ می‌توان گفت اکتشافات و تحقیقات قابل توجه در روان‌شناسی، تنها از حدود ۱۵۰ سال پیش شروع شده است؛ و این درحالی است که علوم تجربی دیگر از تاریخچه‌ای بلندتر و پربارتر برخوردار اند. البته مباحث مربوط به ذهن و روان قرن‌هاست که ذهن متفکران را به خود مشغول کرده و آثار مکتوب آن از دانشمندان یونانی و متفکرانی چون سقراط، افلاطون و ارسطو نیز در دست است، اما این شاخه از علم تا پیش از روان‌شناسی جدید، به صورت مدون و آکادمیک مورد مطالعه قرار نگرفته بود.

در جهان صنعتی امروز، تقریباً هیچ فعالیت و حرفه‌ای یافت نمی‌شود که به درک و اندیشهٔ انسانی وابسته نباشد؛ در نتیجه روان‌شناسی با زندگی انسان مدرن پیوندی نا گسستنی ایجاد کرده‌است. بعلاوه رشد علم، تکنولوژی و سطح رفاه عمومی، موجب شده تا آدمی وقت بیشتری برای تفکر و اندیشه پیدا کند؛ بنابراین مسائل، مشکلات و حتی بیماری‌های نوظهوری در میان افکار و ذهنیات بشر پدید می‌آید که نیاز به یافتن راه حل، درمان و پیشگیری را دو چندان می‌کند؛ راه حلی که امروزه روان‌شناسی طلایه‌دار آن است.

  • محمدوحید اسکندری

روان شناسی مدرن و حقیقت فراموش شده انسان



مؤلف:شهریار زرشناس
ناشر کتاب
: دفتر نشر معارف
نوع جلد: شومیز
قطع: رقعی
سال نشر: 1392
شمارگان: 2000
چاپ جاری: 1
تعداد صفحات: 111
وزن(گرم):167

((کتابی خوب برای روانشناسی مدرن))



  • محمدوحید اسکندری

نکات روانشناسی جالب

روانشناسان اخیرا به چه دستاوردهایی رسیده اند؟

به این دستاورده های جدید جالب روانشناسی توجه کنید.

1. با گفتن اهداف به دیگران، احتمال دستیابی به آن کم می شود، زیرا انگیزه از دست خواهد رفت.

تحقیقات نشان می دهد احتمال دستیابی به اهدافی که با دیگران در میان گذاشته می شود (به دلیل کم شدن انگیزه) کاهش می یابد. گویا هویت فردی انسان تا حدودی ارضا شده و این امر مانع از سختکوشی برای دستیابی به اهداف می شود.

نکات روانشناسی
نکات روانشناسی


2. محبوبیت برخی آهنگ ها برای اکثر افراد بخاطر آن است که آن ها را بیاد موقعیتی عاطفی از زندگی شان می اندازد.

همه می دانند که موسیقی بر احساسات انسان تاثیر مستقیم دارد. یافته های روانشناسی نشان می دهد که موسیقی همانند بو و عطر قدرتی خارق العاده در زنده کردن خاطرات ما دارد.

3. موسیقی بر جهان بینی افراد بسیار موثر است.

موسیقی تاثیر قابل توجهی بر ادراک افراد از جهان دارد. تا آن اندازه که در حین گوش دادن به آهنگ شاد و یا غمگین می توان لبخند زدن و یا درهم کشیدن چهره افراد را تشخیص داد.

نکات روانشناسی
نکات روانشناسی


4. هدیه گرفتن برای دیگران، نسبت به خرج کردن برای خودتان، شادی بیشتری ایجاد می کند.

مطالعات نشان می دهد که افراد با بخشش و هدیه دادن به دیگران احساس بهتری دریافت می کنند.
نکات روانشناسی
نکات روانشناسی

5. هزینه کردن برای کسب تجربه های جدید، در مقایسه با خرید اشیا و لوازم، شادی و رضایت بیشتری به همراه می آورد.

تحقیقات جدید روانشناسی نشان می دهد که هزینه کردن برای سفر و یا شرکت در مراسم و یا دوره های مختلف (در مقایسه با متصرفات و دارایی های مادی) در روحیات و شادی افراد تاثیری به مراتب مثبت تر ایجاد می کند.

6. کودکان امروزی نسبت به قبل عصبی تر شده و سطح استرس و نگرانی در آن ها رو به افزایش است.

بررسی ها نشان می دهد که سالانه و در هر دهه کودکان با میانگین سنی کمتر، بیش از قبل دچار استرس و نگرانی می شوند.

نکات روانشناسی
نکات روانشناسی


7. اعمال مذهبی، با دور بودن نگرانی های روانی افراد، ارتباطی مستقیم دارد.

یافته های روانشناسی نشان می دهد که افراد مذهبی و معتقد کمتر از دیگر افراد در معرض افسردگی و اختلالات روانی هستند.

نکات روانشناسی
نکات روانشناسی

8. افزایش قابل توجه میزان درآمد در شادتر شدن افراد تاثیر چندانی ندارد.

طبق دستاوردهای محققان دو نوع شادی وجود دارد: شادی و سلامت احساسی و رفاه مالی در زندگی. هر چه پول افراد بیشتر باشد، رفاه مالی آن ها رو به بهبود است. اما کسب درآمد بیش از حد نیاز، در ناخودآگاه هر فرد، غیرضروری و اضافی در نظر گرفته شده و تاثیری منفی بر روح و روان می گذارد.

نکات روانشناسی
نکات روانشناسی

9. هر چه بیشتر در میان افراد شاد سر کنید، شما نیز شادتر خواهید شد.

تحقیقات نشان می دهد استرس و شادی هر دو واگیردارند و بودن در کنار افرادی که شاد و یا افسرده هستند به طور مشخص و مستقیم بر روح و روان ما تاثیر می گذارد.

10. افراد بین 18 تا 33 سال پر استرس ترین افراد جهانند. بعد 33 سالگی سطح استرس رو به کاهش است.

تحقیقات نشان می دهد افراد در رده سنی 18 تا 33 سال دغدغه ها و استرس های بیشتری نسبت به افراد در سنین دیگر دارد و این آمار سالانه رو به افزایش است.

نکات روانشناسی
نکات روانشناسی


11. حتی اگر (با وجود کم خوابی) به خودتان تلقین کنید که خواب کافی داشته اید، در عملکرد بدنتان تاثیر مثبت خواهد داشت.

همه ما بسیاری اوقات آرزوی یک یا دو ساعت (و حتی چند دقیقه!) بیشتر خوابیدن را تجربه کرده ایم. تحقیقات جدید روانشناسی ثابت کرده است اگر کسی خود را گول زده و به خود تلقین کند که بیش از نیاز بدنش خوابیده است در عملکرد ذهن و جسمش تاثیر قابل ملاحظه ای خواهد گذاشت.

نکات روانشناسی
نکات روانشناسی


12. اکثر افراد باهوش توانایی های خود را دست کم می گیرند، در حالیکه بسیاری از افراد با بهره هوشی متوسط و کم، خود را با استعداد می دانند.

بسیاری از افراد کم استعداد، خود را نابغه و منحصربفرد می دانند و توانایی هایشان را بیش از آنچه که هست ارزیابی می کنند. از سوی دیگر، بسیاری از افراد باهوش و با استعداد توانایی های خود را دست کم گرفته و فکر می کنند آنچه برای آن ها آسان است احتمالا برای دیگران نیز همین گونه است.

نکات روانشناسی
نکات روانشناسی

13. وقتی رویدادی را بخاطر می آورید که در گذشته اتفاق افتاده است، چیزی که در ذهنتان می ماند بیش از خود ماجرا، تصویری از آخرین باری است که این موضوع را بخاطر آورده اید.

یک موضوع جالب در مورد کارکرد ذهن آن است که با هر بار یادآوری یک خاطره، این خاطره را آرام آرام در ذهنمان تغییر می دهیم و هر چه بیشتر می گذرد، خاطره ما از یک موضوع از واقعیت دورتر می شود.

نکات روانشناسی
نکات روانشناسی


14. تصمیم گیری در هر موضوعی، اگر به یک زبان خارجی به آن بیاندیشیم، صورتی منطقی تر بخود می گیرد.
فکر کردن به زبان خارجی، تعصبات، حواشی و احساسات را از شما دور می کند و باعث می شود بتوانید موضوع را منطقی تر مورد بررسی قرار دهید.
((نکات آموزنده زندگی کردن))
  • محمدوحید اسکندری

اگر درستکار و صادقید، آدمها شما را فریب خواهند داد: با این وجود امین و صادق بمانید

  • محمدوحید اسکندری